معنی نوعی دسر انگلیسی
حل جدول
بانوفی پای
نوعی دسر میوه
دسر قیصی
نوعی دسر
میلک توت فرنگی
کرم کارامل
تارت
کرم کاستارد
کارامل
پودینگ
ژله
کرم کاستارد، میلک توت فرنگی
ساندی شکلاتی
واژه پیشنهادی
لغت نامه دهخدا
دسر. [دُ] (ع ص، اِ) ج ِ دسراء. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به دسراء شود.
دسر. [دِ س ِ] (فرانسوی، اِ) آنچه که در پایان غذا خورند ازمیوه و شیرینی و غیره. عُقبه. (از اقرب الموارد).
معادل ابجد
581